در حال بار گذاری
امروز: چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳

گزارش استانی > زيستن سياسي يا سياست زيست محيطي

کبري آجربنديان گروه گزارش:از نجات درياچه اروميه شروع شد؟ از انقراض قريب الوقوع يوز ايراني و يا خشکي درياچه ها و تالاب ها؟ از احداث جاده جنگل ابر – که بنا به اصرار و درخواست يکي از نمايندگان استان گلستان توسط وکلاي ملت! به امضا رسيد- و يا از آلودگي هوا و ريزگردهايي که ديگر براي مردم به خبري عادي تبديل شده است

    گروه گزارش:از نجات درياچه اروميه شروع شد؟ از انقراض قريب الوقوع يوز ايراني و يا خشکي درياچه ها و تالاب ها؟ از احداث جاده جنگل ابر – که بنا به اصرار و درخواست يکي از نمايندگان استان گلستان توسط وکلاي ملت! به امضا رسيد- و يا  از آلودگي هوا و ريزگردهايي که ديگر براي مردم به خبري عادي تبديل شده است؟
    از هر کجا شروع شده باشد، فرقي نمي کند، زنگ هاي خطر خيلي وقت است براي محيط زيست ايران به صدا درآمده است.اين مقال مي کوشد با نيم نگاهي به عملکرد دولت يازدهم در عرصه محيط زيست، به چالش هاي فراروي سازمان متولي اين حوزه بپردازد .اگر چه معتقديم بسياري از گفته ها، تکرار مکرراتي تلخ و گزنده است که تا کنون هيچ مسئولي کليدي براي گشايش حل مشکلاتش نيافته است .
    *زيستن سياسي يا سياست زيست محيطي
    بدون شک بروز خشکسالي ، به دليل عوامل آب و هوايي و فعاليت هاي انساني، که چند گاهي است خبر آن را مي شنويم و جدي نمي گيريم، افراط در برداشت گونه هاي گياهي و جانوري و خطر انقراض گونه هاي منحصر به فرد، خشک شدن تالاب ها، مرگ تدريجي درياچه ي اروميه، احداث جنگل ابر، معدوم شدن جنگل هاي بلوط زاگرس، آلودگي هوا، ريزگردها، بحران آب و ...  ايران را در حلقه اي از مشکلات زيست محيطي گرفتار کرده است.
    دور از انصاف است اگر همه مشکلات کنوني – آنچه ذکر شد و بسياري ديگر که ذکر نشده و از حوصله اين مقال خارج است – را  نتيجه عملکرد دولت يازدهم در اين حوزه بدانيم اما اين هم يک واقعيت است که مردم از دولتي که با شعار تدبير و اميد روي کار آمده، انتظار عملکردي قاطع و قابل دفاع داشته باشند.
    يکي از مهمترين اقدامات در ابتداي دولت  يازدهم، راه اندازي دوباره شوراي عالي محيط زيست به رياست رييس جمهور بود که دولت احمدي نژاد آن را منحل کرده بود. پس از را ه اندازي اين شورا انتظار مي رفت  راه حل عاجلي براي موضوعاتي از جمله ريزگردها، درياچه اروميه و تالاب ها يافت شود اما بارش باران اسيدي در اهواز در آبان سال 92 و سپس موضوع ريزگردها در استان خوزستان دراواخر سال جاري  و نيز آلودگي 66 برابري در اين استان نشان داد که هنوز تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله بسيار است.
    مدير کل محيط زيست خوزستان پس از آن که بسياري از هموطنان اهوازي راهي بيمارستان شدند، با تاخيري چند روزه لب به سخن گشود و علاوه بر باران اسيدي، فعاليت 10 ميدان نفتي در شهر اهواز، کشت و صنعت نيشکرخوزستان، شبکه‌هاي آبياري زهکشي و 20 پتروشيمي در ماهشهر را از جمله  پروژه‌هاي عمراني برشمرد که محيط زيست اين شهر ر ابه خطر انداخته است.آخرين اخبار مربوط به مواجهه اهواز با ريزگردها هم از ناکارآمدي سازمان محيط زيست در اين حوزه حکايت مي کند.عدم حضور به موقع ابتکار در ميان اهوازي ها و سفرحسن قاضي زاده هاشمي وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشکي به عنوان نماينده ي رييس جمهوري براي بازديد از وضعيت شهر اهواز و بررسي مشکل مردم استان  در اين خصوص، موجي جديد از انتقادات را عليه رييسي به همراه آورد که به گمان بسياري از منتقدين، در حال حاضر رييسي سياسي براي دولت يازدهم محسوب مي شود.
    *اخلاق زير پاي انتقاد
    اين انتقادات صورت هاي ناخوشايندي هم به خود گرفت، انتقاداتي که بوي سازندگي از آن به مشام نمي رسيد و بيش از هر چيز سعي داشت با تخريب رييس اين سازمان، به جاي کمک به حل مشکل، برخي دغدغه هاي سياسي را مطرح کند.دعوت ابتکار به خانه ماندن و آشپزي براي اهل خانه به جاي رياست بر سازمان محيط زيست، از جمله اين اظهار نظرهاي تنگ نظرانه است که هيچ قرابتي با نقدي عالمانمه و سازنده ندارد.
    اگر چه بايد پذيرفت تحرکات و سخنراني هاي ابتکار در ماه هاي اخير، عاملي براي تشديد اين گمانه ها مبني بر سياسي بودن اين مدير زيست محيطي بوده است ولي اين دليلي بر فراموش کردن اخلاق و رواج بي اخلاقي در جامعه نمي شود.
    توضيحات وزير بهداشت پس از سفر به اهواز، در خصوص خشکسالي 25 ساله و تغييرشرايط آب و هوايي در وقوع پديده ريزگردها و سعي در دفاع از عملکرد سازمان محيط زيست هم نتوانست از درد مردم  22 استان درگير با اين پديده مرموز، بکاهد.امضاي دو سند يادداشت تفاهم همکاري و يک بيانيه ي مشترک ميان ايران و عراق به عنوان رهاورد سفر معاون اول رييس جمهور و سفر وزير بهداشت، نوشداروي پس از مرگ سهراب است که البته خيلي پيشتر از اين ها مي توانست اتفاق بيفتد. اين بهانه که اقدامات اين چنيني نيازمند برنامه ريزي هاي دراز مدت است، مشکل خوزستان ر احل نمي کند. امروز هم دير است، وعده هاي فردا به کار مردم نمي آيد. اگر چه متخصصان حوزه محيط زيست بر اين باورند که چشمه از جايي ديگر گل آلود است.حسين آخاني استاد دانشگاه تهران معتقد است: برخلاف آنچه بسيار گفته شده، منشاء اين ريزگردها بيش از آن‌که خارجي باشد، داخلي و نتيجه  اقدامات و سياست‌هاي خودمان است.وي  درباره دلايل به‌وجود آمدن ريزگردها در خوزستان گفته بود: "طبق تحقيقاتي که من در دوران جنگ (سال 1365) و در 4 سال اخير بر روي اين منطقه انجام دادم، به‌وجود آمدن ريزگردهاي خوزستان دلايل بسياري داشته‌اند. منطقه جنوب خوزستان در حور شادگان، مابين ماهشهر و هنديجان و تالاب هورالعظيم طي اين سال‌ها مورد دخالت‌هاي بسياري واقع شده‌اند. قطع منابع آبي، انجام زهکشي‌هاي بزرگ توسط وزارت کشاورزي که دشت‌هاي شور اين منطقه را خشک کرد، جاده‌سازي‌هايي که توسط وزارت راه در اين منطقه انجام شد، صادر کردن مجوز بهره‌برداري از خاک اين منطقه توسط وزارت صنايع و معادن، کشاورزي‌هاي ناموفق در اين منطقه و ... بخشي از اقداماتي بودند که سبب خشکسالي خوزستان شدند."با اين احتساب ،تشکيل دفاتر محيط زيستي در وزارتخانه‌ها و نيز تشکيل  کارگروه ملي مديريت يکپارچه زيست‌بوم‌هاي حساس و شکننده که از ابتکارات ابتکار، رييس سازمان محيط زيست به شمار مي رود نيز در وادي عمل، اقدامي عاجل و کارگشا – از همان جنس که مردم از دولت تدبير و اميد انتظار دارند- نبود.اين همه ر ابه آلودگي هواي کلان شهرها از جمله تهران اضافه کنيم که هنوز هيچ اقدام عملي مبني بر حل مشکلات انجام نپذيرفته است.
    *سازماني زيست محيطي با مديريتي سياسي
    احداث جاده ابر اگر چه چالشي در حوزه محيط زيست محسوب مي شود اما به وجود آمدن آن را نمي توان تنها به سازمان محيط زيست نسبت داد، زيرا که نمي توان از اصرار نمايندگان و امضاي 150 تن از ايشان زير نامه اي که بر احداث اين جاده حکايت مي کرد، به راحتي گذشت.از اين رو حذف بودجه 60 ميليارد توماني سازمان محيط زيست از بودجه سال 93 که در واقع پاسخ دندان شکن مجلس به پديده ريزگردها در مجلس بود را نمي توان توجيهي کارشناسي شده قلمداد کرد. اين اقدام در واقع، پيامي سياسي به رييس سياسي از جنس محيط زيست بود، حال آن که در اين وادي هر کس به سهم خود مقصر است.دولت روحاني به تکرار بر اهميت حفظ محيط زيست، تاکيد کرده بود و در گفتگويي تلويزيوني اظهار داشت:"محيط زيست يکي از طرح هايي است که شخصا آن را دنبال مي کنم. اين مساله سلامت مردم را به خطر مي اندازد و مشکلات بسياري ايجاد مي کند. دولت يازدهم حفاظت از محيط زيست را جزو اولويت ها و برنامه هاي اصلي خود مي داندبه دنبال رفع مشکلات هرچه بيشتر اين حوزه و تلاش براي توقف وضعيت بحراني به وجود آمده، بوده است."
    اين اظهارات اما با اقدامي که سازمان ميراث فرهنگي و رييس آن به عنوان معاون رييس جمهور در صدد اجراي آن در آشورا ده است، در تناقضي جدي و آشکار قرار دارد.تبديل آشورا ده به مکاني سياحتي و گردشگري، درشرايطي که نه تنها گونه هاي مختلف گياهي و جانوري را درمعرض انقراض قرار مي دهد بلکه در زندگي مردم اين ناحيه نيز مشکلاتي را ايجاد مي کند، از همان دست کارهايي است که احداث جاده در جنگل ابر را توجيه مي کرد. آن از سوي مجلس، اين از سوي دولت!
    *کورسوي اميد
    دولت يازدهم در کنار اين ناکامي ها البته نکات قابل دفاعي نيز دارد. لغو فروش پارک پرديسان که از آن به عنوان تنفس گاه تهران ياد مي کنند، از آن جمله است. اکو پارکي با مساحت 270 هکتاري  که در دولت احمدي نژاد – به رغم مخالفت شوراي شهر وقت -  بخش هايي از آن براي فروش گذاشته شده بود، در دولت يازدهم به شهرداري تهران سپرده شد.حذف بنزين پتروشيمي ها که بسياري از کارشناسان زيست محيطي از آن به عنوان پاشنه آشيل اين صنعت ياد مي کنند، نيز از ديگر افتخارات اين سازمان محسوب مي شود. بنزين پتروشيمي، بنزيني است که حاوي برخي حلال‌هاست که به دليلي بنزن بالا سرطان زا هستند.البته از اول هم پتروشيمي ها وظيفه توليد بنزين را برعهده نداشتند بلکه به دليل تحريم ها، دولت ناچار به استفاده از اين ظرفيت جديد براي توليد بنزين شد.اين که اين راهکار – که قرار بود تا زمان احداث پالايشگاه ها به انجام برسد – تا چه اندازه مفيد به فايده بود، موضوع مورد بحث ما نيست اما به هر حال دولت مقرر کرد بنزين با استاندارد يورو 5 وارد کشور شود و با بنزين يورو 4 توليد داخل ،مخلوط و به دست مصرف کننده برسد تا مخلوط اين دو نوع بنزين موجب بالا رفتن کيفيت بنزين توليد داخل شود.با اين همه هنوز هم از وقتي پاي آلودگي هوا به ميان مي آيد، بنزين يکي ازارکان مهم آن محسوب مي شود وقصه کي بود کي بود من نبودم آغاز مي شود.احياي درياچه اروميه هم به عنوان يکي از شعارهاي تبليغاتي روحاني، به دل مردم نشست و به خصوص هموطنان ما در خطه آذربايجان را ذوق زده کرد. اين همه در حالي است که درياچه اروميه موضوعي ملي محسوب مي شود چه، خشک شدن اين درياچه استان هاي همجوار و حتي استان هاي دور نظير تهران راهم تحت تاثير قرارمي دهد.تشکيل کارگروهي با هدف نجات اين درياچه در 25 مهرماه سال گذشته اقدامي پسنديده از سوي سازمان محيط زيست به شمار مي رفت. طبق آخرين اخبار، سطح آب درياچه ي اروميه 31 سانتيمتر بالا آمده است و 600 ميليون مترمکعب آب وارد درياچه شد. با اين همه قاضي پور نماينده مردم اروميه و يکي از اعضاي کارگروه معتقد است که هنوز اتفاق خاصي نيفتاده است و حال درياچه خراب است! اين يعني اقدامات کافي نيست.با توجه به بحراني بودن 70 درصد تالاب ها از جمله هامون، گاوخوني و بختگان در استان فارس يا آلاگل، آلماگل و آجي گل در استان گلستان ،تدوين لايحه حفاظت از تالاب ها هم اقدامي قابل دفاع بود اما هنوز نتايج عملي آن به رسانه ها نرسيده است.اخذ مجوز چاپ تصوير يوز ايراني بر روي پيراهن تيم ملي فوتبال ايران  و نيز اجراي طرح شکار ممنوع نيز از جمله اقدامات قابل دفاع اين سازمان به شمار مي رود.به گفته ي «احمد علي کيخا» معاون محيط زيست طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست، مسوولان محيط زيست به اين نتيجه رسيده اند که براي حفظ حيات وحش کشور بايد به مدت 5 سال به حيات وحش و به مدت 3 سال به پرندگان در کشور استراحت داده شود و در اين مدت شکار ممنوع خواهد بود. اين طرح البته با همراهي مجلس هم مواجه شد.
    *در مظان اتهام
    با اين همه مجلسي ها هنوز هم از ابتکار و سازمان محيط زسيت گلايه هاي فراوان دارند.شاهد اين ادعا هم طرح تحقيق و تفحص از سازمان محيط زيست است که از مهر ماه سال جاري به جريان افتاد . بحراني شدن وضعيت جنگل ها و مراتع و زمين هاي کشاورزي، موضوع آلودگي هوا، کشته شدن محيط بانان، رها شدن پسماندها در رودخانه ها، آتش سوزي وسيع جنگل ها و به خطر افتادن مسايل امنيتي، اقتصادي و محيطي از مهمترين محورهاي آن تلقي مي شد.اين طرح اما با تغييراتي، اسفند ماه سال جاري با امضاي 21 نفر از سوي کميسيون کشاورزي به معصومه ابتکار رييس سازمان محيط زيست ابلاغ شد.در اين طرح موضوع ريزگردها مورد تاکيد قرار گرفته و نمايندگان مي خواهند بدانند چه اقدامات پژوهشي ،تحقيقي نظارتي و اجرايي توسط سازمان حفاظت محيط زيست در خصوص ريزگردها انجام شده، نحوه هزينه کرد بودجه هاي تخصيص يافته در حوزه ريزگردها چگونه بوده است والبته در خصوص  مجوزهاي صادره و يا مسامحه در خصوص خشکي تالاب ها که منجر به تشديد ريزگردها شده است نيز سوالاتي بر جاي است که ابتکار و مجوعه متبوعش بايد به آن ها پاسخ گويند.گفتني است اين طرح در حالي به ابتکار ابلاغ شد که تلاش هاي بسياري خصوصا از سوي اعضاي فراکسيون محيط زيست به رياست  تابش براي توقف آن صورت گرفت.سخن آخر را از زبان پروفسورپرويز کردواني جغرافي دان ايراني بشنويم که وقتي رييس جمهور وي رابه برگزاري نشستي دعوت مي کند، وي در اين جلسه حاضر نمي شود و در يک برنامه تلويزيوني سخني با اين مضمون مي گويد که " بروم که چه بشود؟ وقتي هيچکس به حرف هاي ما گوش نمي کند!"کردواني مي گويد: در اين دوره بي آبي مي توان به جاي کاشت چمن  - که آب زيادي مصرف مي کند - درخت کاشت تا مردم حداقل از سايه آن بهره مند شوند ولي مسئولين حتي به اين کوچکترين حرف هم بي توجهند. به چه کسي بايد گفت؟راستي چه آينده اي در انتظار محيط زيست ايران است؟

نظر خود را بنویسید ...

نظر سنجی