AMANATAZARBAIJAN.com

جشنواره‌اي که ديگر خانه سينماي کودک نيست


جشنواره‌اي که ديگر خانه سينماي کودک نيست

گروه فرهنگي:جشنواره فيلم کودک و نوجوان در حالي به پايان رسيد که بار ديگر نشان داد از يک رويداد هنري معتبر فاصله گرفته و به کارناوالي شهري بدل شده است؛ جشني پرهياهو با کمترين سهم از توليدات اختصاصي کودک.


محمدباقر صنيعي‌منش


جشنواره‌ فيلم کودک و نوجوان به‌پايان رسيد و بار ديگر -اميدواريم براي آخرين‌بار- نشان داد که اين جشنواره اگرچه کورسوي اميدي است اما از جهاتي هنوز موردانتقادترين جشنواره‌ هنري کشور است.
اوّلاً اين جشنواره بيشتر از هميشه از وجاهت و وقار خود خارج شده است؛ چرا که به‌جاي آن‌که تصميم‌گيري‌ها در سطح ملي و توسط مديران وزارت فرهنگ و سازمان سينمايي انجام شود، بخش قابل‌توجهي از سياست‌گذاري‌ها و اجرا به‌مديران شهري اصفهان واگذار شده است. ديگر روشن است و بر کسي پوشيده نيست که گويا اصفهان مالکيت جشنواره را برعهده گرفته است؛ اين موضوع را خصوصاً از صحبت‌هاي اخير رييس سازمان سينمايي در اصفهان مي‌توان فهميد که از احتمال انتقاد دبيرخانه دائمي جشنواره به اين شهر خبر داده است. باشد جشنواره فرضاً براي اصفهان، اما به‌شرطي که دو ماه مانده به‌جشنواره ياد آن نيافتند و تازه به‌فکر دست‌وپا کردن فضا و سالن و... نباشند.
آقايان، جشنواره صرفاً سالن و ميز و صندلي و بنر و استند نيست! جشنواره يعني يک رويداد بزرگ و معتبر هنري که با آثار و هنرمندانش شناخته مي‌شود، نه اين فضاي پرهياهو. البته هياهو آن‌هم براي جشنواره‌ فيلم کودک ملازم و طبيعت آن است، اما گويا هياهوهاي خياباني و جشن‌هاي رايج شهري که در واقع بخش جنبي و فرعي جشنواره است و با حضور خاله‌ها و عموها برگزار مي‌شود، سنگر خوبي براي دفاع از کارنامه‌ اين عزيزان شده است. زماني اين برنامه‌هاي شاد و مفرّح جنبي در جاي خود مي‌نشينند که اصل جشنواره يعني فيلم‌هاي در حال نمايش و مسابقه گواه کيفيت آن باشند.
اما ما چه جشنواره‌اي داريم؟ جشنواره‌اي که سال‌هاست از محل فيلم‌هاي جشنواره‌ فيلم فجر که اصولاً درباره‌ کودک مسائلي را مطرح مي‌کنند، به‌جشنواره‌ فيلم فجر مي‌آيند. البته بايد اين دور از جشنواره را خوش‌شانس ناميد که دو فيلم «بچه‌ مردم» و «چشم‌ بادومي» آثاري‌اند که براي نوجوانان ساخته شده‌اند و مي‌توانند مخاطبين نوجوان داشته باشند. اما اصولاً جشنواره ديگر فيلم‌هاي مخصوص و هدف‌گذاري‌شده‌ خود را ندارد. به‌تعبير ديگر اگر دو سه فيلم‌ساز علاقه‌مند و متخصص کودکان که دو سال يک‌بار فيلم مي‌سازند هم نباشند، عملاً جشنواره هيچ فيلم انحصاري و خاص خود را ندارد.
چرا چرخه‌ توليد و ساخت فيلم کودک کم‌کار است؟ مشخص است که وضعيت اقتصادي عامل اصلي است وگرنه متن و فکر و نيروي کار و هنرمند علاقه‌مند فراوان است. اين‌جاست که مديران اصفهان که براي جشنواره سرودست مي‌شکنند، بايد پاسخ‌گو باشند که چقدر براي توليد آستين بالا زده‌اند؟
اما در ادامه خطاب اين يادداشت به‌ مدير سازمان سينمايي جناب فريدزاده است. مدير محترمي که اخيراً -با وجود چنين وضعيتي که بيان شد- دبيرخانه را دودستي به‌اصفهان مي‌سپارد و مي‌گويد که بايد دبيرخانه‌ دائمي جشنواره در اين شهر برگزار شود. آقاي فريدزاده، قرار است که در استان‌هاي کشور ما که در بسياري از آن‌ها هنوز يک جشنواره‌ رسمي و درجه‌الف هم برگزار نشده است، رويداد هنري برگزار شود. ما به‌شما حق مي‌دهيم که بحث اقتصادي و کمک مالي جشنواره براي شما مهم باشد، اما آيا واقعاً غير از اصفهان يک استان ديگر هم نيست که بتواند اين جشنواره را برگزار کند؟
آيا اين عدالت فرهنگي است؟ مي‌دانيم که حتي برخي استان‌ها تمام‌قد آمدند و گفتند که پاي کار هستند، اما تلاش دوستان اصفهاني به‌نتيجه رسيد و غالب شدند. مديران سينمايي و بنياد فارابي هم بي تفاوت به اين موضوع واکنش خاصي نداشتند. اخيراً رسانه‌ رسمي جشنواره که متوجه مسأله‌ ما در خصوص عدالت فرهنگي در نشست خبري شد، با هشتگ »عدالت فرهنگ»» اقدام به‌انتشار عکس‌هاي اردوي »زنگ سينماي مدارس« در استان‌ها کرد تا نشان دهد که عدالت رعايت شده است! عجب، برگزاري يک جشنواره مساوي است با اردوي مدارس استاني؟!
بدانيم و يادمان باشد که تمام شهرهاي کشور کودک و نوجوان دارند و آن‌ها نيز بايد سهمي از يک رويداد پرشور و نشاط باشند. آن‌ها هم حق دارند تا ميزبان جشنواره‌ خودشان باشند. آن‌ها هم بايد خبرنگار نوجوان و کودک داشته باشند، فيلم‌ها را نقد کنند و جشنواره‌گرداني کنند.
بگذريم؛ خطاب اين سخن در بندهاي آخر به‌آقاي حامد جعفري مديرعامل بنياد سينمايي فارابي است. تهيه‌کننده‌اي که تازه به‌اين ميدان آمده و البته تجربه‌ اي در حوزه‌ سينماي کودک دارد. اولاً مطالب بالا که درباره‌ دبيرخانه و محل برگزاري بيان شد، متوجه ايشان که دبير جشنواره بودند و احتمال قوي سال آينده عهده‌دار خواهند بود، نيز مي‌شود. دوم، اگرچه باتوجه به‌آغاز تازه‌ مديريت ايشان نقد و انتقاد کمي زود است، اما او بايد بداند که سال بعد انتظارها از ايشان بسيار متفاوت است؛ هم درباره‌ محل برگزاري و بودجه و هم درباره‌ توليدات. همچنين با توجه به سابقه انيميشني او انتظار مي‌رود نگاه جامع‌تر و عميقتري به انيميشن داشته باشد و در دوران دبيري‌اش اينقدر انيميشن در مهجوريت قرار نگيرد.
درباره‌ بخش دوم صحبت بسيار است، اما مختصراً بايد خطاب به‌ اين مدير گرامي گفت که مي‌دانيد وضعيت توليدات سينماي کودک و نوجوان جز پويانمايي خوب نيست هرچند که اين حوزه هم در جشنواره ناديده گرفته شد. طبيعتاً وضعيت جشنواره نيز تعريفي ندارد، چنان‌چه در اوايل اين سطور به‌آن اشاره شد: خبري از فيلم‌هاي قوي و خوش‌ساخت سال‌هاي دور نيست و جشنواره کاروان‌سرايي براي رفت‌وآمد فيلم‌هاي جشنواره‌هاي ديگر شده است و خود »خانه« سينماي کودک ديگر نيست.
راه نجات نيز جز افزايش اعتبار مالي و معنوي آن نيست. بايد ضمن جذب بخش‌هاي خصوصي و استان‌هاي ديگر، پايه‌هاي اين سينماي نجيب و معصوم را قوي کرد. مي‌توان حتي براي هر استاني که تمايل به‌برگزاري دارد، اين شرط را لحاظ کرد که بايد در توليد وارد عمل شود وگرنه خبري از برگزاري نيست. اين ويترين زيبا و جذاب قيمت دارد؛ بايد به‌کسي داد که پاي ترميم زخم‌هايش »بايستد« نه اينکه صرفاً با آن »ايستاده«عکس بگيرد.
حضور چهره‌هاي مهم صرفاً براي داوري نبايد باشند. البته داوري توسط بزرگان بسيار ستودني است، اما بياييد از کوله‌بار تجربه‌ آنان در قامت مشاوران استفاده کنيد. ترک اين راه بي‌همرهي خضر مکن/ ظلمات است، بترس از خطر گمراهي.
اقاي جعفري، سينماي کودک خصوصاً در 6 ماه دوم سال بازار بسيار گرمي به‌خاطر دانش‌آموزان دارد. در سال تحصيلي جاري، بيش از 16 ميليون دانش‌آموز در ايران مشغول به‌تحصيل هستند؛ انصافاً از دست‌دادن اين ظرفيت بزرگ براي سينماي کشور اوج افسوس است. قطع‌به‌يقين، سينماداران که حق دارند نگران اوضاع اقتصادي سالن‌هاي خود باشند، از اکران پربار و لاينقطع استقبال مي‌کنند و براي آنان فرقي ندارد که فيلم مخصوص والدين است يا بچه‌ها. بياييد با برنامه‌ريزي و همکاري با وزارت آموزش‌وپرورش به‌طور جدي فکري براي »زنگ سينما« کنيد.
سال‌هاست که ديگر چندان خبري از عروسک‌هاي بامزه نيست و قطعاً اين موضوع باعث افت و کاهش کار هنرمندان عروسک‌ساز شده است. بازيگران کودک نيز که قبلاً ميداني براي ورود داشتند عملاً جايي براي کار ندارند. دايره و وسعت توليدات سينماي کودک را وسيع‌تر ببينيم و کمک کنيم تا همه‌ حوزه‌هاي اين سينما بار ديگر جان بگيرند. امسال گذشت و هرچه بود تمام شد، اما سال بعد انتظارها متفاوت خواهد بود و واکنش‌ها نيز جدي‌تر.


برچسب ها:

تاریخ: 1404/07/28 12:26 ب.ظ | دفعات بازدید: 2051 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot